غریب ترین غریبان سلام 

امروز می خوام از غربت بگم .

مهدی جان سلام

هرسال دهه آخر صفر تو محلمون خیمه گاه حضرت زهرا بر پا میشه , ودوباره کوچه هامون بوی غربت میگیره .

از مادرتون شروع میکنم؛آره آقاجون چقدر مادرت غریبه که تو شهر باباش(مدینه)  سیلی به صورتش زدن ,به زور فدکش رو غصب کردن ,چقدر غریبه که پشت در لهش کردن ,محسنش رو کشتن ,پهلوش رو با میخ در شگافتن و در خونشو آتش زدن .

وچقد رغریبه جدت علی(ع)که جلو چشماش زهراش رو زدن ولی برای مصلحت اسلام هم که شده باید سکوت میکرد و تحمل میکرد.حیدر کرار که تو خیبر در قلعه رو از جا کند ,تو خندق عمروبن عبد ود رو از پا در آورد رو دست بسته توی مسجدی که منبرش مال پیامبره و خود پیامبر خلافت رو به علی سپرده زیر یه شمشیر نگه داشتن که ازش بیعت بگیرن ؛آقاجون عمق غربت علی رو اونجایی می بینی که تنها وتنها چاه همدمش بود .

نوبتی هم که باشه نوبت امام حسنه امام حسنی که اونقدر تنها و بیکس بود که همسرش به زهر جفا شهیدش کرد ,تازه بعد از شهادت هم دست برنداشتند این جاهلان تابوت این امام عزیز رو تیر بارون کردند ؛ولی آقا جون فکر کنم اگه از خودشون بپرسی بزرگ ترین غصه تون چی بود میگن :اونجایی که جلوی چشمام تو کوچه بنی هاشم مادرمو زدن درسته من کوچیک بودم ولی غیرتم که از خیلی از مردا(مرد نماها) بیشتر بود .

ومن چی بگم از غم غربت بابات حسین که هر چی بگم کم گفتم زبان من قاصره از گفتن مصیبت بابابتون حسین (ع),من چی بگم وقتی امام سجاد پدرش رو مظلوم میخوونه و خودش رو پسر مظلوم؟!...من چی میتونم بگم در مقابل شما که میگید من هر صبح و شام برای بابام حسین خون گریه میکنم ؟!...از خم شدن کمر زینب(س)زیر بار غصه بگم ...از رباب دل شکسته بگم ...یا از رقیه بی پدر شده ؟...همینه که میگم من نمی تونم حتی ذره ای از غربت و درد آقام حسینو بگم که تو اون کوتاهی نکرده باشم .

خلاصه آقا این رشته سر دراز دارد .قصه غربت بنی هاشم تمومی نداره .

ولی دوست دارم از امام رضا هم بگم که با زهر کینه اونم تو غربت شهیدش کردن .

اما آقاجون یه غریب میشناسم که 1300و اندی ساله منتظر 313 تایاره وما چقدر غافلیم .

آقاجون غریب آشنای من تویی میگم غریبی چون اگه غریب نبودی ما فقط روزای عزا یادت نمی کردیم  فقط موقع مشکلات تو رو به خاطر نمی آوردیم .فقط وقتی حال داشتیم برای فرجت دعا نمی کردیم بلکه همیشه روی لبامون  ذکر اللهم عجل لولیک الفرج بود ....حالا از اینا هم که بگذریم بدتر اینه که یادمون میره که توناظر اعمال مایی یادمون میره هر دو شنبه وپنج شنبه نامه اعمال مارو نگاه میکن یو از غافلی ما غصه می خوری و همین طور جلوی چشای قشنگت گناه میکنیم وتو فقط غصه ی ما رو می خوری.بله آقاجان غریبی که یادمون میره تو رواماممون رو سرورمون رو آقا مون رو و لحظه هامون رو بی وجود تو می گذرونیم .

واین روز ها روز های غم غربت است روز های غم فقدان غریب مدینه و غریب مشهدو پیامبر رحمت ,غم فقدان تو در زندگی هامون ...

آقاجون قول بده اگه من هم ازیادت غافل شدم تو به یادم باشی وبرای عاقبت بخیر شدنم دعا کنی برای هدایت شدن به راه راست و پا در رکاب تو بودنم...

اللهم عجل لولیک الفرج واجعلنا من خیر اعوانه وانصاره وشیعته وموالیه والمستشهدین بین یدیه .

 




برچسب ها: غریب ، غریبان ، امام ، مهدی، ،
نوشته شده در تاریخ چهار شنبه 26 آذر 1393 توسط دلداده زهرا

                       

 

                           بسم رب المهدی 

مهدی فاطمه ای گل زهرا       دوری از تو شده بلای جان ها 

دنیا بی وجودت شده پر جفا        پسر فاطمه پس بیا آقا           

دنیا بی وجودت پرظلم وبلا ست     بی نور وجودت ظلمت تنها ست 

بیا و بانورت بتاب بر ما         پر کن از خوبیات عالم ودنیا 

آقای خوبیا بگذر از ماها       وبکن باجودت بر ماها دعا 

برسان سلام همه شیعه ها      به بابات علی و مادرت زهرا 

آقای دو دنیا سرور عاشقا      حرف آخر من آقا جون زود بیا 

 

 



نوشته شده در تاریخ چهار شنبه 26 آذر 1393 توسط دلداده زهرا

 باز هم صدای پای روضه ها 

پنجره را دوست دارم پنجره دریچه ای است برای نگاه من به دنیا ,به زیبایی ها ,به اطرلف و پیرامونم,به آثار خدا در زمین ,آری هر چیزی از او حکایت میکند ا زاو میگوید و مرا با

عشق او پرورش می دهدآری پنجره را به این خاطر دوست دارم . 

از پنجره نگاه میکنم چه زیباست شروع دوباره روضه هاو بر پا شدن خیمه گاه حضرت زهرا, از بچگی عاشق روضه شدم روضه های اباعبد الله در محرم و پس از آن روضه 

آخر صفر این دو ماه فصل غم  است اما غمی زیبا غمی که به من روح تازه ای می بخشد تا دوباره شروع کنم تا پاک شوم از گناه و متولد شوم تولدی دوباره پس از بارها 

تولد آری بار ها تولد, پس ازبارها استغفار ولی می دانم باب توبه و استغفار بسته نیست و بسته هم نمی شود چون خدای من رحمان و رحیم ترین است  .

می تر سم از زمانی که محرم وصفر برود برود تا سال دیگر که ممکن است من دیگر زنده نباشم .خدای مهربانی ها ,ای خدایی که رحمتت همه جا را پر کرده مرا برای دیدن

محرم و صفر های پی در پی زنده بدار واکرقرار بر مردن من بود مرا پاک شده از گناه و درمحرم و صفر بمیران ...نه شهیدم کن مانند مولای بی سرم حسین بن علی (ع)چون من

عاشق اویم .خدایا این عشق را پا بر جا نگه دار . 

 

این محرم وصفر است که اسلام را زنده نگه داشته است                               

  امام خمینی ره 




برچسب ها: روضه ، امام ، حسین، صفر ، محرم ،
نوشته شده در تاریخ دو شنبه 17 آذر 1393 توسط دلداده زهرا


یابن الحسن آقا بيا


بی تو ای صاحب زمان ، بي قرارم هر زمان !

از غم هجر تو من دلخسته ام 

همچو مرغی بال و پر بشكسته ام

كی شود آيی نظاره بر دل اندازی تو يارا ؟

بر دل خسته كه دم سازی تو يارا

ده مدال ديده باني ز عنايت

به من و از مهر و عشق بازی خدا را

يابن الحسن آقا بيا، يابن الحسن آقا بيا 


يابن الحسن آقا بيا، يابن الحسن آقا بيا 


ای تو شور عشق من ، روشنی انجمن

بی تو در دام بلا افتاده ام

بر تو يارا جان و دل را باخته ام

از فراق تو شده حال من خسته پريشان

كی ميايی منجی و سلطان امكان ؟

عقده ها را وا كنی با يك نگه ، ای نور يزدان

بين چه كرده با دل من سوز هجران

يابن الحسن آقا بيا، يابن الحسن آقا بيا 


یا بن الحسن آقا بیا 


یا بن الحسن آقا بیا 


نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 13 آذر 1393 توسط دلداده زهرا

من طلبني وجدني و من وجدني عرفني و من عرفني احبني و من احبني عشقني و من عشقني عشقه و من عشقه قتله و من قتله فعلي ديته و من علي ديته فانا ديته»

(خداوند فرمود): هر كس مرا طلب كند، مرا مي يابد و هر كه مرا بيابد، مرا مي شناسد و هر كه مرا بشناسد، مرا دوست دارد و هر كسي مرا دوست بدارد، عاشقم مي شود و هر كه عاشقم بشود، عاشقش مي شوم و هر كس را كه عاشقش بشم، او را مي كشم و هر كس را بكشم، ديه او به گردن من است و هر كس كه به گردن من ديه دارد، من خودم ديه او هستم.

 




برچسب ها: حدیث ، قدسی، ،
نوشته شده در تاریخ چهار شنبه 12 آذر 1393 توسط دلداده زهرا

به نام عشق 

عشق معنای بی پایان زندگی است. عاشقی دلهرهو تلخی و شیرینی دارد .ولی آنکه عاشق شد به تلخی و شیرینی و اضطراب آن توجهی ندارد ,یعنی اصلا به نظرش نمی آیند او تنها لحظه شیرین وصال به محبوبش می اندیشد.

پس خدایا عاشقم کن .عاشقم کن تادر تو محو شوم ازتو پر شوم

وباتو عجین شوم .

عشق واژه ای آشنا ولی غریب       عشق واژه ای پر از لطافت وفریب          عشق واژه ای بی نهایت وعجیب       عشق واژه ای پر از امید.....امید زندگی ...امید عاشقی

.

.

(وبارالاها مگر عشق چیست که با من اینگونه تا کند؟!... و عشق کیست ؟!....      ونیست جز تو عشق        عشق معنی لطیف باتو بودن است          عشق معنی امید با تو بودن است    

که هستی ومرا رها نمیکنی      که هستی و مرا ز خود جدا نمیکنی .)

 

 




برچسب ها: خدا ، عشق ،
نوشته شده در تاریخ چهار شنبه 12 آذر 1393 توسط دلداده زهرا

به نام دوست و یار همیشگیم خدا 

مهدی جان سلام 

خوبی آقا جونم ؟

مهدی فاطمه ...

آقاجون میدونی وقتی تورو به نام مهدی فاطمه می خونم دلم میگیره ,یاد غریبی مادرت فاطمه میفتم یادم میفته بابات علی چقدر مظلوم بود چقدر صبر کرد .یوسف گمگشته زهرا بیا و کلبه احزان مادرت فاطمه رو روشن کن .بیاو مرحم دل شیعه های علی باش .

می دونی آقا دوست دارم همیشه مواظبم باشی و نذاری گناه کنم .

آقا جون وقتی بهت فکر میکنم می بینم چقدر تنهات گذاشتیم که بعد از هزار واندی سال هنوز سیصدو سیزده تا یار واقعی برات پیدا نشده .

آقا جون وقتی دلم برات تنگ میشه تازه میفهمم دل تنگی چه حس غریبیه ,تازه یاد میگیرم که عشق ینی چی ,تازه یادم میاد احساس ینی چی؟!

آقا جون کاش اونقدر عشقتو تو دلم جا میدادم ؛اون قدر عشقتو باور میکردم که میشدم یاور همیشگیت .

نمی دونم چرا ولی هر کاری میکنم نمی تونم احساس واقعیمو در قالب کلمات محدود برات بگم ینی اصلا نمیشه ...  .

آقا جون برام دعا میکنی عاقبت بخیر بشم؟ آقا جون میشه اون دنیا شفاعتم کنی؟ دستمو بگیریو نذاری تو آتیش بسوزم ؟اقا جون میشه شب اول قبر کنارم باشیو تنهام نذاری 

آخه من حداقل زبونی که شیعه بابات علیم ....

آقای تمام خوبی ها بی نهایت دوست دارم .برام دعا کن .

 



نوشته شده در تاریخ چهار شنبه 12 آذر 1393 توسط دلداده زهرا

به نام خدای خوبی ها و پاکی ها 

آقا جون سلام

امشب شب پنج شنبس و فردا نامه اعمال منو میارن تا ببینی .آقاجون گناه کردم ولی تو ببخش و از خدا هم بخواه منو ببخشه ولی لی تقصیر خودم نبود آقا یهویی شد ...  .ولش کن اصلا ؛نمیخواستم درباره این چیزا باهات صحبت کنم ,راسی چطوری آقا جون خوبی ؟خیلی دلم تنگ شده . 

آقا جون پس کی میای آخه میدونی دنیا پر از ظلم و بی عدالتی شده .مردم غزه زیر بارون خمپاره و بمب شبا رو روز میکنن و روزا رو شب آقا جون این صهیو نیست های افراطی دارن به حریم قدس تجاوز میکنن به این مکان مقدس بی احترامی میکنن وما این سر دنیا هیچ کاری از دستمون بر نمیاد . آقا جون شیعه ها تو عراق و سوریه دارن به دست این داعشی های بی دین کشته میشن ؛پس کی میای آقا ؟!

راسی بازم رفتم تو این حرفا ,امشب میخواستم از دلم واست بگم که تنگ یه نگاته ,ولی خوب میدونی حرفای دل منم از این اتفاقا جدا نیست ,آقا جون وقتی نیستی نیستی که نه تو همیشه هستی وقتی من نیستم یعنی به یاد تو نیستم هر خطا و گناهی رو مرتکب میشم و دل تورو میشکنم ,بعدش که فکر میکنم که چقدر تو رو ناراحت کردم از خودم متنفر میشم .

آقا جون مهدی جان دعا کن من عاشق بشم ,عاشقت بشم و آدم بشم ,دعا کن همیشه باتو وبه یاد تو باشم و گناه کردن رو کنار بذارم ...حداقل کمتر گناه کنم دعا کن من عاشق خدا بشم تا خدا عاشقم بشه و بعدم برای خودش شهیدم کنه .یا زینب 

امامم بی نهایت دوستت دارم.




برچسب ها: حرف ، دل ، من، مهدی جان،
نوشته شده در تاریخ چهار شنبه 12 آذر 1393 توسط دلداده زهرا

می خواهم بنویسم,بنویسم از خدا ,می دانم خدا درواژه نمیگنجد ولی من دلم می خواهد بنویسد ,بنویسید تا آرام بگیرد و آرام بگیرد تا زندگی کند . 

خدا...اما دلم نمی دانداز کدام خوبی خدا بنویسد,ازچه بنویسد که در وصفش کوتاهی نکرده باشد . 

دلم نمی داند چه بنویسد ولی میداند گرفته ,تنگ شده و خدا را میخواهد یاری ناصری بی همتا را می خواهد . 

خدا واژه ایست که با خودش آرامش می اورد آرامش عجیبی که هیچ کجا این آرامش را به تو نمی دهد ولی هر کجا که تو خود را در حضور او بیابی آنجا پر میشود از آرامش خدا. 

خدا جان تو ... نمی دانم چه بگویم می خواهم وصفی برایت بگویم که درخورت باشد اما وصفی پیدا نمی کنم که بتواند عظمت تو را در خود بگنجاند چه کنم ؟چه بنویسم؟

خدا جان میبینی حتی در نوشتن کلمه ای در وصف تو عاجزم پس ای بهترین یاور هیچ گاه مرا به حال خودم وامگذار که بی تو هیچم و درهمه حال یاریم کن ,و به یادم باش حتی زمانی که به یادت نیستم که من بنده ای ناچیزم و اسیر دنیا ,ولی تو بزرگی و داناو می دانی که من بی یاری تو هیچ کاری را به سر انجام نمی رسانم ,حتی از پس جسم خاکی خود نیز بر نمی ایم و این روح خدایی که در وجود من است جسمم را اداره می کند پس چه بی عقلند انسان هایی که فکر می کنند بدون کمک خدا همه کار هایشان را انجام می دهند خودشان کار می کنند ,زندگی می کنند ؛ولی نمیدانند اگر تو آنها را یاری ندهی حتی لحظه ای قادر به ادامه یاین زندگی دنیایی نیستند . 

و جمله آخرم خدای خوبی ها بینهایت دوستت دارم .

 



نوشته شده در تاریخ چهار شنبه 12 آذر 1393 توسط دلداده زهرا